بچه تنبل | قصه های کودکانه

پونه و کارهای روزانه اش

بچه تنبل | قصه های کودکانه

پونه دختر کوچکی بود که به مهد کودک می رفت، او در انجام دادن کارهایش کمی تنبل بود.

همیشه برای کارهای نکرده اش بهانه می آورد، هنگام رفتن به مهد کودک بعد از کمی راه رفتن به مادرش میگفت:

مامان من را بغل کن من خیلی کوچکم و نمی توانم همه ی راه را پیاده تا مهد بیایم، پاهایم خسته می شوند.

مادر هم بیشتر راه پونه را در آغوش می کشید و به مهد می برد.

وقتی به خانه می آمدند همیشه برای انجام کارها تنبلی می کرد و اصلا به مادرش کمک نمی کرد.

مادرش می گفت وقتی از بیرون می آیی باید دست هایت را بشوری، پونه هم می گفت من آنقدر بزرگ

نشده ام که بتوانم به تنهایی دست هایم را بشورم و لباس هایم را خیس می کنیم.

همیشه اتاقش بهم ریخته بود و صبح دیر از خواب بلند می شد

بچهء تنبل

و همچنان مادر بیشتر کارهای شخصی پونه را انجام می داد.

یک روز مادر به پونه گفت: برو سر خیابان و به مادربزرگ که خرید کرده کمک کن و تا خانه همراهی اش کن.

پونه با همان حالت همیشگی گفت:

من کوچکم و نمی توانم وسیله ها را حمل کنم دست هایم درد می گیرد

ولی مادربزرگ قوی تر است و خودش می تواند وسایل را بیاورد.

هنگام گفتن این حرف مادر بزرگ به خانه رسیده بود و تمام حرف های

پونه را شنیده بود و بسیار ناراحت شد، وقتی پونه مادربزرگ را دید خجالت کشید و گفت من داشتم می آمدم تا به شما کمک کنم.

مادربزرگ گفت: من تمام حرف هایت را شنیدم، وقتی مادرت کوچک بود هیچ وقت این چنین رفتار نمی کرد و بسیار مهربان بود.

پونه به فکر فرو رفت، ناگهان مادر به پونه گفت: تو مرا دوست داری؟

پونه به سمت مادرش دوید و پاهای مادر را در آغوش گرفت و گفت بله مادر من شما را بسیار دوست دارم.

مسابقه

مادر پونه گفت من هم مادر خود را خیلی دوست دارم، بیا یک مسابقه دهیم.

پونه چشمانش برق زد و گفت موافقم، مادر گفت بیا با کارهایمان نشان دهیم چه کسی بیشتر مادرش را دوست دارد...

ادامه مطلب در سایت سرزمین عروسک =====> Dollland.ir

عروسک تیلدا

تاریخچه ی عروسک تیلدا

عروسک تیلدا

چهره خاص و الویت گرائی کلماتی هستند که می توانند عروسک تیلدا را توصیف کنند. این عروسک در اواخر دهه نود

توسط هنرمند و طراح سوئدی تونی فینگر (Tony Finnanger) ساخته شد و بنابراین برای همیشه نام خود را در تاریخ

دست نوشته های جهان وارد کرد.

امروزه تیلدا یک نام تجاری ثبت شده است. ساخت این عروسک تجارتی است برای بانوان با استعداد که سوزن های کل دنیا را

دوست دارند و همیشه به دنبال خلق یک اثر هنری زیبا هستند، ساخت این نوع عروسک ها سود خوبی برای خالقش دارد.

مشخصه ی ظاهری عروسک تیلدا بسیار معروف است، او می تواند یک دختر، گربه، پستچی، پیرمرد، نوزاد و حتی بابانوئل باشد.

دست ها و پاهای دراز، چهره ی کوچک با بینی برجسته و چشمانی ریز او را بسیار خاص کرده است.

از مشخصه ی اصلی عروسک تیلدا نداشتن دهان است. جنس بدن و سر عروسک از پارچه ی کتان است.

سازنده عروسک تیلدا همیشه برای ساختن آن از رنگ های خوشایند استفاده می کرد.

قهوه ای مایل به سبز که یادآور کیک زنجبیل، قهوه، کوکی شیرین بود از رنگ هایی است که

یک تیلدای واقعی همیشه آن را به همراه دارد.

تیلدای فرشته

خانم دوست داشتنی با پوشش فرشته، موهای او فر بلند است و در پشت خود دو بال زیبا دارد.

معمولا لباس این عروسک از تور کتانی است که از رنگ های اسطوخدوس یا صورتی استفاده شده است.

این عروسک های فرشته عروسک های جادویی هستند.

عروسک تیلدا

تیلدای گربه

این عروسک بسیار جذاب است، گربه تیلدا معمولا لباس بر تن دارد، دست و پای بسیار...

ادامه مطلب در سایت سرزمین عروسک =====> Dollland.ir

مادر | قصه های کودکانه

استحکام خانواده

مادر | قصه های کودکانه

مهرو دختر زیبایی بود که بسیار باهوش بود. سوال های بسیاری از مادرش می پرسید و

مادرش در کمال آرامش به همه ی آن ها جواب می داد.

یک روز که مهرو در خانه نشسته بود به مادرش گفت: مادر اسم انگشت های دست چه نام دارد؟

مادر با لبخندی زیبا دست های مهرو را در دستانش گرفت و نام

تک تک انگشتان را به او یاد داد، انگشت شصت، اشاره، میانه، نشانه و

انگشت کوچک، مهرو نگاهی به دستانش انداخت و دوبار پرسید: مادر کدام یک از آن ها قوی تر هستند؟

مادر در جواب به مهرو گفت که همه ی انگشت ها در کنار هم قوی و محکم هستند ولی مهرو قانع نشد و گفت: مادر خواهش می کنم بگو، کدامشان قوی تر است؟

مادر گفت این ظرف شکلات را ببین، اگر با هر کدام از انگشت هایت بدونه اینکه از دیگری

کمک بگیری و یک شکلات برداری آن انگشت از همه قوی تر است.

مهرو هر چقدر سعی کرد نتوانست حتی یک شکلات بردارد، شکلات ها در داخل ظرف به این طرف و آن طرف می رفتند...

ادامه مطلب در سایت سرزمین عروسک =====> Dollland.ir

عروسک باربی

نام کامل باربی  Barbara milicent Roberts است

عروسک باربی

باربی یک عروسک پلاستیکی ۲۹ سانتی متری (۱۱ اینچ) به شکل یک زن بالغ است. این عروسک در ۹ مارس ۱۹۵۹ توسط یک شرکت اسباب بازی در جنوب کالیفرنیا معرفی شد، این شرکت در بارسلونا بود.

mattel با هماهنگی همسرش elliot تصمیم گرفته بود که کار معرفی عروسک را به روت هنلر بسپارد.

ظاهر فیزیکی باربی از روی عروسک آلمانی به نام Bihd lili الهام گرفته شده است. این عروسک یک هدیه جادویی برای تمام سنین و حتی مردان بود.

در مورد بدن عروسک اختلاف نظرهایی وجود داشت،

مادران در یک تحقیق کلی از بازار پیرو حمایت مالی از mattel در

سال ۱۹۵۸ قبل از اینکه عروسک ها به بازار بیایند و انتشار پیدا کنند در مورد تنوع در لباس و رنگ موهای عروسک و اکسسوری های همراه او انتقاد کردند.

معرفی عروسک باربی به کودکان

mattel با تبلیغ کردن در برنامه های تلویزیونی برای کودکان این مسئله را نادیده گرفت.

در سال ۱۹۵۵ mattel به دلیل حمایت از برنامه ی میکی موس از شرکت والت دیزنی،

اولین شرکت تولید کننده اسباب بازی جهت پخش تبلیغات برای کودکان شد.

با گذشت زمان، باربی از تنهایی در آمد و عروسک هایی به عنوان دوست و خواهر باربی منشر شد.

در سال ۱۹۶۳ و ۱۹۶۴ به ترتیب عروسک های midge , skipper تولید شدند و تا سال ۱۹۶۸ باربی با رنگ های مختلف وارد بازار شد...

ادامه مطلب در سایت سرزمین عروسک =====> Dollland.ir

باغ وحش | قصه های کودکانه

الهه و کیف پر از خوراکی اش

باغ وحش

خانم معلم به بچه ها گفته بود که فردا به اردو خواهند رفت،

آن ها می خواهند بچه ها را به باغ وحش ببرند. بچه ها از شنیدن این خبر بسیار خوشحال شدند.

الهه خوشحال و شاد به خانه آمد و خبر اردو را به مادرش داد، مادر دست الهه را گرفت و به مغازه رفت تا خوراکی های مورد نیازش را برای او بخرد.

الهه گفت مادر برایم کمی شکلات و نان بخر، مادر برایش خرید، کمی آن طرف تر مغازه ی میوه فروشی بود، الهه از مادر سیب خواست و مادر هم برایش خرید.

آن ها به خانه برگشتند و مادر برای الهه و دوستانش کیک هم درست کرد.

مادر کیف الهه را مرتب جمع کرد و همه ی وسایل مورد نیاز الهه را در کیف گذاشت.

فلاسک آب را هم کنار کیف گذاشت تا یادش نرود، صابون و دستمال هم که همیشه در کیف الهه بود.

صبح که شد الهه با خوشحال و ذوق بسیار راهی مدرسه شد، کیفش را در سمت چپش انداخت و فلاسک اب را هم با دست راستش گرفت.

آن ها با یک اتوبوس زیبا راهی باغ وحش شدند...

ادامه مطلب در سایت  سرزمین عروسک =====> Dollland.ir