عروسک باربی الماسی

نگاهی دقیق به اسباب بازی ها و بازی های گران قیمت در سال ۲۰۱۸ (قسمت اول)

عروسک باربی الماسی

 

۱۰- Stefano Canturi باربی یا باربی الماس به ارزش ۳۰۲٫۵۰۰ دلار

Stefano Canturi طراح جواهرات در استرالیا، گردنبند این عروسک را طراحی کرده است.

لباس این باربی بسیار عجیب و به رنگ سیاه و سفید است و گردنبندی دارد که از یک الماس صورتی رنگ و

به صورت مربع طراحی شده و خود این گردنبند به تنهایی ارزش بسیار بالایی دارد.

این باربی در سال ۲۰۱۰ در یک حراجی به مبلغ ۳۰۲٫۵۰۰ دلار فروخته شد و

درآمد حاصل از این حراجی به تحقیقات در مورد سرطان سینه اهدا شد.

رکورد قبلی برای گران ترین باربی فقط ۱۷٫۰۹۱ دلار بود که در سال ۲۰۰۶ فروخته شد.

۹- اسب سواری طلا به ارزش ۶۰۰٫۰۰۰ دلار

اسبی که روی آن می شود نشست و تکان خورد یکی از اسباب بازی های مورد علاقه در دوران کودکی است.

Ginza Tanaka جواهر فروش ژاپنی یک گام به جلو رفت و این اسب ۲۴ قیراطی را

برای تولد شاهزاده Hisahito ژاپن در سال ۲۰۱۶ طراحی کرد و ساخت.

این اسباب بازی حدود ۲۶ کیلوگرم یا ۸۰ پوند وزن دارد.

Jay-Z و Beyonce برای جالب تر شدن این داستان اسب طلایی را به ارزش ۶۰۰٫۰۰۰ دلار برای دخترشان خریداری کردند.

عروسک باربی الماسی

۸- مکعب روبیکا به ارزش ۱٫۵ میلیون دلار

شما می توانید برای خرید یک مکعب روبیکای معمولی از یک فروشگاه اینترنتی حدود ۳ دلار پول بدهید،

اما اگر شما از علاقه مندان این اسباب بازی هستید و از وضعیت مالی خوبی هم برخوردارید به

مکعب روبیکای ۱٫۵ میلیون دلاری فکر کنید که می توانید به راحتی این مکعب را

در لیست گران ترین اسباب بازی ها و بازی های  جهان پیدا کنید.

این مکعب زیبایی چشمگیری دارد و با ۱۸۵ قیراط سنگ قیمتی مانند یاقوت، زمرد و...

ادامه مطلب در سایت سرزمین عروسک=====>Dollland.ir

تاریخچه ی عروسک حاجی فیروز

نماد نوروز در ایران

تاریخچه ی عروسک حاجی فیروز

حاجی فیروز یک تروریست برای جیب هایمان در سال نو به حساب می آید، او چهره ی خود را سیاه میکند و

یک بقچه در بغل خود دارد، لباس او کاملا قرمز است و یک اهنگ و رقص خاصی دارد.

حاجی فیروز در اجتماعات و خیابان ها ظاهر می شود، مردم را با آهنگ هایی که می خواند، رقص و داستان های شادی

که می گوید سرگرم می کند، همه ی این ها را به خاطر گرفتن چند سکه انجام می دهد.

او خبرهای خوبی از سال بعد می دهد و مردم را امیدوار و خوشحال می کند.

روایت ها می گوید که پوشش حاجی فیروز ممکن است از تقلید پرده های

سیاه از ایران در اواسط قرن بیستم برگرفته باشد.

تاریخچه ی عروسک حاجی فیروز

همه ی مردم چه بزرگ و چه کوچک حاجی فیروز را دوست دارند و اگر بسیار خوش شانس باشید و او را ببینید

چند داستان جالب و معروف از عمو نوروز و داستان های قدیمی دیگر برایتان تعریف می کند.

عمو نوروز زوج دوست داشتنی و...

ادامه مطلب در سایت سرزمین عروسک =====> Dollland.ir

خانم چاق | قصه های کودکانه

بچه بی ادب

خانم چاق | قصه های کودکانه

فرهاد در خانه نشسته بود که مادر وارد اتاقش شد و گفت فردا برایمان مهمان می آید،

فرهاد که عاشق مهمان بود سوال هایش شروع شد چون نمی دانست چه کسی به خانه ی آن ها می آید.

مادر آن ها فرزند هم دارند؟ آیا فرزندشان هم سن من است؟ فردا چه ساعتی می آیند؟

مادر با لبخندی مهربان پاسخ داد، او یک خانم پیر و تنهاست که فرزندی هم ندارد اما

تو باید بسیار مودب باشی و هیچ کار زشتی در مقابل این خانم نکنی.

فردای آن روز وقتی از مدرسه برگشت دید مادر در آشپزخانه مشغول شستن میوه است.

مادر به او گفت برو و دست و صورت خود را بشور که الان مهمانمان می آید.

فرهاد آماده شده بود و منتظر آمدن آن خانم پیر بود تا ببیند چه شکلی است.

صدای زنگ در را شنید و سریع برای باز کردن در از جایش بلند شد، وقتی در را باز کرد

یک خانم بسیار چاق را دید و نتوانست جلوی خنده اش را بگیرد.

مادر سریع خودش را رساند تا مهمانش را تعارف کند، فرهاد همچنان می خندید و مادر بسیار ناراحت شده بود.

خانم چاق | قصه های کودکانه

آن ها نشستند و مادر به خانم پیر میوه و شیرینی تعارف کرد، او هم لبخندی زد و گفت چشم می خورم.

خانم پیر وقتی خندید دندان جلو نداشت و فرهاد سریع این صحنه را دید و آنقدر خندید و گفت: خانم شما انقدر شیرینی خورده اید

که تمام دندان هایتان خراب شده است، او بسیار ناراحت شد و مادر ...

ادامه مطلب در سایت سرزمین عروسک ===== > Dollland.ir

سگ وفادار | قصه های کودکانه

پرهام کوچولوی تنها

سگ وفادار | قصه های کودکانه

پرهام خیلی کوچک بود که یک تصادف باعث شد او پاهایش را از دست بدهد و تمام عمر را روی صندلی ویلچر بشیند.

او هر روز که بیدار می شد ناراحت بود که چرا این اتفاق برایش افتاده،

مادر او کارمند بود و مجبور بود که پرهام را تنها بگذارد و به سر کار برود.

پرهام از اینکه مجبور بود تمام روز را در خانه تنها بماند بسیار غمگین بود و

به دنبال راهی می گشت تا بتواند خودش را سرگرم کند.

یک روز که مادر از سرکار بر می گشت سر راه برای پرهام یک سگ بامزه ی کوچک خرید،

وقتی در خانه را باز کرد پرهام از شنیدن واق واق سگ بسیار خوشحال شد و به مادرش گفت

دیگر تنها نیستم و می توانم در طول روز با او بازی کم.

اسم سگش را بابی گذاشت، بابی هنوز خیلی کوچک بود و نمی توانست به تنهایی آب و غذا بخورد،

پرهام به بابی در خوردن غذا کمک می کرد.

چند ماهی گذشت و بابی بزرگتر شد، ناگهان پرهام متوجه موضوعی شد که بسیار او را ناراحت کرد.

متوجه شد که یک چشم بابی نابیناست و روی یک خط مستقیم نمی تواند راه برود.

در خوردن آب و غذا هم مسلط نیست، وقتی موضوع را به مادرش گفت مادر خواست که بابی را پس بدهد.

اما پرهام اصرار کرد که این کار...

ادامه مطلب در سایت سرزمین عروسک =====> Dollland.ir

کلاس اولی | قصه های کودکانه

جشن تحصیلی

علی کلاس اول بود.او دوستان بسیاری داشت.

کلاس اولی | قصه های کودکانه

قرار بود فردا در مدرسه ی علی جشنی برای بچه های کلاس اول برگزار شود.

خانم معلم به بچه ها گفته بود لباس های تمیز و مرتب بپوشند و کمی زودتر بیایند و سالن اجتماعات را برای برگزاری جشن مرتب و تمیز کنند تا خانواده بچه ها همکاری آن ها را در این جشن ببینند.

آن روز وقتی علی به خانه رفت به مادرش گفت: مادر لباس ها و کفش هایی که تازه خریدم را

برایم کنار میگذاری تا در جشن فردا بپوشم؟

مادر که ذوق علی را دید لباس هایش را آماده کرد و روی صندلی کنار تخت علی گذاشت.

علی از شوق فردا خوابش نمی برد و مدام به جشن و لباس های نویی که قرار بود بپوشد فکر می کرد.

وقتی چشمانش را باز کرد خورشید را دید که در آسمان می درخشد، خوشحال شد و سریع آماده شد تا به مدرسه برود.

کلاس اولی | قصه های کودکانه

وقتی به مدرسه رسید دید که دوستانش زودتر از او رسیده اند، پارسا زمین را جارو می زد...

ادامه مطلب در سایت سرزمین عروسک =====> Dollland.ir