اسباب بازی های کودکان در زمان قدیم پایه و اساس اسباب بازی های امروزه است.
شکل اولیه ای اسباب بازی ها در گذشته بوجود آمده و تا به امروز پیشرفته تر شده است. عروسک، اسباب بازی کودک
است که به شکل انسان و حیوان ساخته شده است. شاید بتوان گفت قدیمی ترین اسباب بازی و بازی بین کودکان عروسک بوده است.
هیچ عروسکی در گورهای ما قبل تاریخ پیدا نشده است. علت این موضوع می تواند استفاده از موادی
باشد که در ساختن عروسک به کار برده اند و به مرور فرسوده شده اند و از بین رفته اند.
این مواد می تواند شامل چوب، خزه و یا پارچه هایی از جنس های متفاوت باشد.
همان طور که در پست قبل (عروسک در عهد باستان) گفته شد
برخی از عروسک های باستانی ممکن است معانی مذهبی داشته باشند
و بعضی از مقامات اغلب بر این باورند که برخی از عروسک های مذهبی چیزی فراتر از یک اسباب بازی هستند.
در حوادث اولیه مسیحی در مصر، یونان و رم، عروسک هایی در گور کودکان دفن شده است. عروسک هایی از جنس
پشم های روشن و یا دستمال هایی که داخل آن را پر کرده اند و به شکل عروسک در می آوردند هم وجود داشت.
در اوایل دسامبر در سال ۱۴۱۳، سازندگان عروسک در نرنبرگ آلمان به عنوان تولید کننده
عمده ی عروسک ها و اسباب بازی ها شناخته شدند.
پاریس هم یکی دیگر از تولید کنندگان بزرگ عروسک بود که بیشتر عروسک های مد روز را تولید می کرد.
خانه های عروسک هم در قرن شانزدهم در اروپا بسیار محبوب بودند.
سرهای عروسک هه بیشتر از چوب آلبالو، تراکوتا و موم ساخته شده است. آخرین تکنیک های کامل عروسک سازی...
ادامه مطلب در سایت سرزمین عروسک =====> Dollland.ir
رها دختر بسیار مهربانی بود، او بسیار کوچک بود و تازه امسال به مهد کودک می رفت.
مادر رها همیشه به خاطر مهربانی و فداکاری دخترش خدا را شکر می کرد.
روز چهارشنبه بود و قرار بود مادربزرگ رها آخر هفته به منزل آن ها بیاید،
او بسیار خوشحال بود و مدام به آخر هفته فکر میکرد.
پنج شنبه ها در مهد کودک به بچه ها شیرینی و کیک های خوشمزه می دادند.
آن روز هم خانم معلم شروع کرد به پخش کردن خوراکی ها، همه ی بچه ها خوراکی هایشان را گرفتند و
شروع به خوردن کردند. اما رها هیچ کدام از خوراکی هایش را نخورد و آن ها را زیر میز گذاشت.
خانم معلم وقتی دید رها خوراکی هایش را نمی خورد به این فکر افتاد که علتش چیست؟
به سمت رها رفت و گفت: دخترم؟ چرا خوراکی ات را نمی خوری؟ دوستشان نداری؟ یا می خواهی در منزل بخوری؟
رها گفت هیچ کدام. امروز مادر بزرگم به خانه ی ما می آید،
او همیشه چیزهایی که دوست دارد را به من می دهد.
من به این فکر افتادم که خوراکی های امروزم را...
ادامه مطلب در سایت سرزمین عروسک =====> Dollland.ir
Kermit The Frog یا همان کرمیت قورباغه که یک شخصیت عروسکی معروف در آمریکاست
برتری زیادی نسبت به سایر برنامه ها و عروسک های دست ساز دارد.
Muppets که بخش های طولانی مدت از برنامه های تلویزیونی در مورد کودکان خیابانی، کمدی، سریال های تلویزیونی
و حتی بازی های ویدئویی را به عهده دارد حول شخصیت کرمیت می چرخد.
کرمیت به عنوان یک خبرنگار خبره در خیابان Sesame شروع به کار کرد و تلاش کرد به صورت جدی حوادث حقیقی که
در اطرافش اتفاق می افتد را بازگو کند، او به عنوان لوگو برای شرکت جیم هنسون کار می کرد.
مربی جیم هنسون، Kermit را در سال ۱۹۵۵ در Sam and Friends معرفی کرد و در واشنگتن در یک برنامه ی تلویزیونی به نمایش گذاشته شد.
این عروسک یک هدایت کننده داشت، دست و پاهای این عروسک توسط ...
ادامه مطلب در سایت سرزمین عروسک =====> Dollland.ir
پرهام خیلی کوچک بود که یک تصادف باعث شد او پاهایش را از دست بدهد و تمام عمر را روی صندلی ویلچر بشیند.
او هر روز که بیدار می شد ناراحت بود که چرا این اتفاق برایش افتاده،
مادر او کارمند بود و مجبور بود که پرهام را تنها بگذارد و به سر کار برود.
پرهام از اینکه مجبور بود تمام روز را در خانه تنها بماند بسیار غمگین بود و
به دنبال راهی می گشت تا بتواند خودش را سرگرم کند.
یک روز که مادر از سرکار بر می گشت سر راه برای پرهام یک سگ بامزه ی کوچک خرید،
وقتی در خانه را باز کرد پرهام از شنیدن واق واق سگ بسیار خوشحال شد و به مادرش گفت
دیگر تنها نیستم و می توانم در طول روز با او بازی کم.
اسم سگش را بابی گذاشت، بابی هنوز خیلی کوچک بود و نمی توانست به تنهایی آب و غذا بخورد،
پرهام به بابی در خوردن غذا کمک می کرد.
چند ماهی گذشت و بابی بزرگتر شد، ناگهان پرهام متوجه موضوعی شد که بسیار او را ناراحت کرد.
متوجه شد که یک چشم بابی نابیناست و روی یک خط مستقیم نمی تواند راه برود.
در خوردن آب و غذا هم مسلط نیست، وقتی موضوع را به مادرش گفت مادر خواست که بابی را پس بدهد.
اما پرهام اصرار کرد که این کار...
ادامه مطلب در سایت سرزمین عروسک =====> Dollland.ir
آیا می دانستید که خرس تدی به افتخار رئیس جمهور تئودور روزولت اختراع شده است؟
همه ی این ماجراها زمانی آغاز شد که تئودور روزولت در ۱۴ نوامبر ۱۹۰۲ در نزدیکی onward، می سی سی پی در حال شکار خرس بود.
تئودور توسط فرماندار می سی سی پی Andrew H. Langino دعوت شده بود و بر خلاف شکارچیان گروه او خرسی شکار نکرده بود.
دستیار روزولت، به رهبری هولت کولیر، یک خرس سیاه را به یک درخت بست و آن ها تئودور را احضار کردند و پیشنهاد کردند
که به طرف خرس شلیک کند و او را بکشد. روزولت اصلا از این موضوع خوشش نیامد و دید مثبتی نداشت و حاضر به شلیک نشد.
این خبر به سرعت از طریق رسانه ها و روزنامه ها در سراسر کشور پخش شد.
تئودور تمام این مسائل و حاشیه ها را نادیده گرفت، او فقط یک رئیس جمهور نبود...
ادامه مطلب در سایت سرزمین عروسک =====> Dollland.ir